رئال مادرید تیمی رانده شده از کهکشان

داستان سقوط تیمی که 3 بار متوالی قهرمان اروپا شد.

داستان رئال مادرید کمی پیچیده است. وقتی از هواداران در مورد این تیم سوال می پرسید چرا تیمتان افت کرده هر کس یک جواب می دهد مثل مدیریت، مربی، بازیکنان و غیره. برای یافتن جواب کمی باید در تغییر و تحولات باشگاه رئال مادرید سرک کشید. وقتی مورینیو به رئال آمد بازیکنانی مثل اوزیل، دی ماریا، آدبایور،دیگو  لوپز و غیره را به تیم رئال آورد که کم و بیش انتظارات را برآورده کردند و در آن مقطع هر ناکامی ای به گردن مربی می افتاد.

مورینیو را به عنوان مردی کم طاقت می شناسیم که خیلی اوقات باخت های خود را به زمین و زمان ارتباط می دهد ولی وقتی در رئال مادرید به تساوی دست پیدا می کرد در جواب خبرنگاران می گفت بلاخره یک تیم تاوان گل نزدن های ما را پس می دهد چون جوابی غیر از این نداشت و رئال مادرید از نظر مهره بهترین بود. کمی جلوتر می آییم و مورینیو در سال 2012 شاهکار 100 امتیازی را در لالیگا به ثبت می رساند اما افول رئال از همان روز کلیک می خورد روزی که مدیریت اعتماد خود را از مربیان سلب می کند و دیگر برای خریدها از مربیان نظرخواهی نمی کند. نمونه ی بارز آن زمانی است که ژابی آلونسو از رئال مادرید به بایرن مونیخ می رود و آنچلوتی می گوید من با این انتقال موافق نبودم. سوال اینجاست پس آنچلوتی (به طور کلی سرمربیان بعد مورینیو) دقیقا آنجا چکاره است؟ پاسخ ساده است او آنجا رهبر بازیکنانی است که پرز خریداری می کند. اگر نتایج بد بود که مربی مقصر است و باید اخراج شود مثل بنیتز، سولاری، آنچلوتی و اگر خوب بود پرز مدیر خوبی است.

بعضی ها دوران زیدان و 3 قهرمانی اروپا را به عنوان مثالی نقض برای این صحبت می دانند که حرف آنها تا حدودی درست است ولی یادمان باشد زیدان در فصل آخر خود با 12 امتیاز اختلاف لالیگا را واگذار کرد و جام حذفی را نیز از دست داد آنهم در دوران حضور رونالدو در رئال مادرید پس مشکل دوران پس از رونالدو نیست. رئال مادرید  در لیگ قهرمانان همان فصل نیز تا نزدیکی های حذف پیش رفت (بازی یوونتوس).

البته که زیدان سرمربی با تجربه ای نیست ولی به خوبی از پس رختکن رئال مادرید برآمده ولی به نظر می رسد با برخی بازیکنان با مماشات برخورد می کند مثل بنزما و مارسلو. در زمان سرمربیگری آنچلوتی، بنیتز و حتی مورینیو بنزما همواره یکی از گزینه های تعویض بود به طوریکه در زمان آنچلوتی او به وضوح نارضایتی خود را از تعویض در دقایق 60 بازی ابراز می کرد هر چند در زمان آنچلوتی جایگزین مناسبی برای او خریداری نشده بود اما در زمان زیدان با وجود خرید دو مهاجم (ماریانو و یوویچ) باز هم شاهد یکه تازی بنزما هستیم. سوال اینجاست که چرا؟ آیا مربی موافق خریدها بوده یا خیر؟ اگر بله پس چرا آن بازیکن در لیست 18 نفره نیست (ماریانو و یوویچ) و اگر خیر پس چرا هنگام معارفه از تغییرات بزرگ صحبت شد؟

وقتی خطوط دفاعی، هافبک و هجومی رئال را از ذهن عبور می دهیم با سوالهای بزرگ روبه رو می شویم. زوج راموس واقعا کیست؟ واران؟ ناچو یا میلیتائو؟ هر کدام از این ها در کنار راموس بازی کرده اند بسیار نامطمئن بوده اند و پاشنه آشیل رئال شدند. وارانی که زیدان اوایل فصل با صحبت های زیاد آن را نگه داشت انگار یک مدافع جوان است که از تیم جوانان آمده است. وضعیت راموس بهتر از گزینه های دیگر بوده ولی هر از گاهی بازیکنان با سرعت خود او را از گردانه بازی حذف می کنند با این وجود دغدغه ی این روزهای رئال مادرید تمدید قرارداد اوست چرا که باشگاه به خوبی می داند که او چه مهره ارزشمندی است.

خط هافبک رئال شاید یکی از بدترین دوران خود طی 10 سال اخیر را طی می کند. مهندس کروس که همیشه در خدمت تیم بود حالا از بازی نکردن و تعویض ناراضی است و مودریچ دیگر توان 90 دقیقه بازی را ندارد و والورده خلاقیت کافی ندارد و کاسمیرو بدون جایگزین است. ایسکو هیچ وقت یک مهره 100 درصد مطمئن در طول در یک فصل نبوده و هراز گاهی با افت های شدید روبه رو می شود و در بسیاری از بازی ها نیز تکروی های او بیش از هر چیزی سوهان روح هواداران می شود. هامس نیز مورد اعتماد زیدان نیست و دقیقا سوال همینجاست که آیا امباپه هافبک است؟ نیمار می تواند جای کاسمیرو بازی کند؟ جایگزین این بازیکنان چه کسانی هستند؟سبایوس قرض داده شده؟ واقعا جواب را نمیدانیم.

خط حمله رئال مادرید یکی از چالش برانگیزترین و مورد اتهام ترین خطوط این تیم است جایی که بنزما به عنوان عامل اصلی ناکامی های رئال شناخته می شود با اینکه او برترین گلزن تیم است ولی به دلیل از دست دادن موقعیت های زیاد در طول بازی بسیار مورد انتقاد است ولی یادمان باشد که گلزنی همیشه کار رونالدو بوده و الان هیچکس به عنوان جایگزین او خریداری نشده و بنزما خود بارها گفته بود که نقش یک مهاجم گلزنی نیست یعنی اینکه من این توان را ندارم. سمت چپ هازاد بود که جا نیافتاده مصدوم شد و وینسیوس جوان تا حدودی توانسته جای او را پر کند اما سمت راست رئال یکی از پر حاشیه ترین نقاط زمین است جایی که بیل به لیست 18 نفره راه پیدا نمی کند و آسنسیو اول فصل مصدوم می شود و گزینه هایی مثل واسکز در دسترس هستند که چندان با ذائقه ی هجومی رئال مادرید جور نیست.

به نظر مصدوم های رئال مادرید و کم تجربگی زیدان برای عبور از شرایط سخت از عوامل اصلی نتایج ناطلوب رئال مادرید در این فصل است ولی روند چند سال اخیر نشان می دهد که مشکل فراتر از این حرف هاست. جایی که بازیکنان انگار میلی به پیروزی ندارند و بازیکنانی مثل واران، مودریچ، کروس، بنزما و مارسلو دیگر توان بازی در رئال مادرید کهکشانی را ندارند چرا که همه ی جام ها را برده اند و یادمان باشد که این بازیکنان از تمایل خود برای خداحافظی در رئال مادرید خبر می دهند که ما در حافظه ی تاریخی مان چنین چیزی را به سختی به یاد می آوریم حتی برای اسطوره هایی مثل کاسیاس و رائول.

شاید موقع تعویض گلادیاتورهاست. مثال ملموس این تغییر را می توان والورده نام برد ولی او بسیار جوان است و نمی تواند به تنهایی فشار روانی باشگاهی را تحمل کند که بزرگترین اسطوره های خود را هو می کند. اینجا دقیقا همان جایی است که دیدگاه های پرز و هواداران در نقطه مقابل قرار می گیرد یعنی خرید بازیکن جوان یا کهکشانی به سبک قدیم. خرید نیمار مورد توجه هیئت مدیره رئال و هواداران نیست و خرید امباپه بنظر غیرممکن می آید ولی سوال اینجاست که تکلیف رئال مادرید چیست؟ صبر کردن برای امباپه یا تعویض مربی؟ مشکل خط هافبک و دفاع چه می شود؟ شاید برای هواداران زیدان بهتر از سولاری و بنیتز و آنچلوتی باشد ولی آیا واقعا مشکل از مربی های قبلی بود؟ آیا واقعا مشکل از آنچلوتی بود که یک فصل را بدون هافبک دفاعی گذراند یا مدیریت که با فروش آلونسو بدون جایگزین موافقت کرد؟

جواب هیچ یک از سوالات را نمی دانیم چون یک نفر به جای ما فکر کرده است و ما الان در مورد نتیجه ی فکرهای او صحبت می کنیم. البته که جواب ها نباید مغرضانه باشد چرا که پرز خود عامل 4 قهرمانی در اروپای رئال مادرید است و رئال مادرید در آستانه ورشکستگی را به تیم کهکشانی تبدیل کرد ولی به نظر ایده های او دیگر جوابگو نیست و به نظر زمان خداحافظی با رئیس بزرگ فرا رسیده است.

اینستاگرام: rreports1@